جنایت هولناک مرد یکپا با شلیک کلاشینکف| ۳ جوان در خون غلطیدند+ عکس
موتورسوار ۳۵ سالهای به نام «مجتبی-آ» عصر چهارم شهریور سال گذشته مقابل ۲ تن از بستگانش توقف کرد و با آنان در یکی از خیابانهای اصلی روستای زاک از توابع شهرستان طوس در خراسان رضوی به گفتگو پرداخت اما چند دقیقه بعد ناگهان پرایدی از کوچه فرعی وارد خیابان شد و در یک لحظه لوله سلاحهای جنگی و شکاری از شیشه آن بیرون آمد. طولی نکشید که در میان وحشت و حیرت رهگذران صدای شلیکهای گانگستری به هوا برخاست و گلولههای ساچمهای و جنگی نهتنها بر پیکر موتورسوار جوان نشستند، بلکه ۲ جوان دیگر نیز خونآلود نقش بر زمین شدند.
با فرار عاملان جنایت گانگستری از محل، پیکرهای ۳ مجروح این حادثه هولناک به مرکز درمانی انتقال یافت، اما موتورسوار ۳۵ ساله بر اثر اصابت تعداد زیادی گلوله ساچمهای و جنگی در بیمارستان طالقانی مشهد جان سپرد. اینگونه بود که با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی، تحقیقات گستردهای درباره چگونگی وقوع این جنایت وحشتناک آغاز و مشخص شد شلیکهای گانگستری با انگیزه انتقامجویی رخ داده است.
در همین حال گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی با دستورهای ویژه قاضی دکتر صادق صفری وارد عمل شدند و با دستگیری تعدادی از افراد مرتبط با این پرونده جنایی به سرنخهایی از عاملان جنایت مسلحانه رسیدند.هنوز رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان ادامه داشت که «غلامرضا-ر» (متهم به شلیکهای گانگستری) در تنگنای عملیاتی پلیس قرار گرفت و تسلیم قانون شد. این جوان ۲۸ساله ۲ سلاح وینچستر و کلاشینکف را نیز تحویل کارآگاهان داد و بدین ترتیب وی به همراه «محمدرضا-ر» (راننده ۳۵ ساله پراید) و همچنین «علیرضا-ر» (جوان۳۸ ساله) که متهم بود در خرید سلاح نقش داشته و محل حضور طرفهای مقابل را به عاملان جنایت اطلاع داده است، در شعبه ۲۵۵ (۲۰۸سابق) دادسرای عمومی وانقلاب مشهد پای میز عدالت نشستند و به سوالات مقام قضایی پاسخ دادند.
در میان اخبار
بررسیهای دقیق و موشکافانه قاضی ویژه قتل عمد بیانگر آن بود که بین ۲ خانواده در روستای زاک اختلافاتی وجود دارد. این اختلافات در سال ۱۴۰۲ در حالی به اوج خود رسیده بود که پسرعموی مقتول به نام «ع-آ» در یک درگیری مسلحانه گلولههایی به پای «غلامرضا-ر» (متهم به قتل) شلیک کرد که پزشکان موفق به درمان وی نشدند و به ناچار پای راست غلامرضا از قسمت ران قطع شد.


در همین حال «غلامرضا» به قاضی دکتر صفری گفت: همزمان با درمانهای پزشکی شکایت کیفری خودم را هم در دستگاه قضایی ادامه دادم، اما این ماجرا تاثیر وحشتناکی بر زندگیم گذاشت به گونهای که همسرم طلاق گرفت و زندگی برایم سخت و دشوار شد. از سوی دیگر هم انتظار داشتم قانون حکم به قصاص بدهد و من هم بتوانم در مقابل پای عامل شلیک مسلحانه را قطع کنم، اما زمانی که فهمیدم او به پرداخت دیه و زندان محکوم شده است،خودم تصمیم به انتقام گرفتم و مترصد زمانی برای تسویه حساب بودم.
این متهم ۲۸ ساله که سعی میکرد همه اتهامات را بهتنهایی بپذیرد و نقش دیگر متهمان را کمرنگ جلوه دهد، در ادامه ماجرا افزود: روز حادثه او و بستگانش را کنار خیابان دیدم که با خندههایشان مرا مسخره کردند. به همین دلیل به خانه رفتم و با برداشتن ۲ سلاح (وینچستر و کلاشینکف) سوار پراید یکی از دوستانم شدم و به سمت آنها حرکت کردم، ولی زمانی که به محل توقف آنها رسیدم، فقط پسر عموی او مجتبی (مقتول) را دیدم و شلیک کردم. در همین هنگام گلوله در سلاح وینچستر گیر کرد که با کلاشینکف به شلیک ادامه دادم.
