سریال تانک‌ خورها| سریال تانک‌ خورها | دانلود سریال تانک‌ خورها

پرونده سریال تانک خورها در شبکه 3 بسته شد| شلیک تانک‌خورها به هدف خورد

سریال تانک خورها با وجود برخی ضعف‌ها و ایرادات توانست نمره قبولی بگیرد.
1403/08/30 11:00
کد خبر: 21574
پرونده سریال تانک خورها در شبکه 3 بسته شد| شلیک تانک‌خورها به هدف خورد

سریال تانک‌ خورها این مجموعه تلویزیونی که به شکل‌گیری گردان زرهی ۷۷ خراسان می‌پردازد، رگه‌هایی از کمدی و طنز دارد. آرش مجیدی که به تازگی با سریال «سرزمین مادری» حضور موفقی در تلویزیون داشت، پس از گذشت مدت کوتاهی از پایان این سریال با سریال تانک‌ خورها به شبکه سه بازگشته است.سریال تانک‌ خورها یک مجموعه تلویزیونی درباره جنگ ایران و عراق است که به مناسبت هفته دفاع مقدس از شبکه سوم سیما پخش می‌شود. سریال تانک خورها هرشب ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه سه تلویزیون پخش می‌شود.

پرونده سریال «تانک‌خورها» پس از 32 قسمت در شبکه سه بسته شد. این سریال را پرویز شیخ‌طادی کارگردانی کرد و فیلمنامه‌اش را صادق رمضانی‌مقدم براساس تاریخ شفاهی رزمندگان دفاع مقدس نوشته بود. «تانک‌خورها» در مجموع اثری موفق لقب می‌گیرد که توانست حرف مدنظر را بدون لکنت و با کمترین شعار بیان کند. در میانه پخش به ویژگی‌های مثبت آن اشاره کردیم و خوشبختانه حرف‌مان دو تا نشد! 

مورد اول| داستان

داستان «تانک‌خورها» درباره جوانی به اسم ‌‌هاشم مالکی معروف به دست طلا (آرش مجیدی) است که یک تعمیرگاه در مشهد دارد. او به جبهه رفت تا برادرش حامد (هادی دیباجی) را برای چند روز هم که شده، به خانه برگرداند. شاگردش یعنی محسن (سروش جمشیدی) نیز همراهی‌اش کرد و اینجا بود که چشم‌شان به حقایق باز شد.

جایی که رزمندگان ایرانی با کمترین امکانات مقابل ارتش عراق ایستادگی می‌کردند و چاره‌ای نداشتند جز اینکه تانک‌ها و دیگر ادوات نظامی را تعمیر کنند. هاشم گزینه‌ای مطلوب برای این کار بود و مشغول فعالیت شد. در ادامه اتفاقات دیگری رخ داد؛ مثل شائبه شهادت حامد به خاطر ایراد فنی تانک و ... در نهایت مشخص شد حامد زنده است و این سرآغاز ماجراهای بعدی شد.

مورد دوم| روایت

برخی موضوعات «تانک‌خورها» دستمایه آثار دفاع مقدسی شده‌اند ولی نویسنده و کارگردان افزوده‌های بیشتری بر آن داشتند و به روایت خود هویت بخشیدند. مثلا موضوع نفوذ جاسوس (منافقین) در جبهه‌ها یا ترس یک نفر از جنگ یا شوخ‌طبعی و جدیت مسئول و‌... مواردی آشنا هستند.

با این حال «تانک‌خورها» افزوده‌های دیگری هم داشت و از افتادن در دام کلیشه نجات یافت. مثلا در بحبوحه جنگ، زندگی، عشق، دعوا و... جریان داشت و همین باعث شد سریال رنگی از طراوت بگیرد. یا شخصیت طناز محسن با بازی سروش جمشیدی تمهیدی بود تا از تلخی اتفاقات کاسته شود. حاجی‌پور با بازی علیرضا استادی نیز همین کارکرد را داشت. ‌یا جواد، رزمنده عاشق و اسما، پرستار جنگی (میلاد میرزایی و پونه عاشورپور) نیز به جذابیت روایت اضافه کردند.

مورد سوم| بزنگاه

شیوه‌ای که سازندگان «تانک‌خورها» پیش گرفتند، درست بود. یعنی ابتدا مخاطب شاهد قصه هاشم و درگیری‌های او در کارگاه مکانیکی بود؛ عشق و عاشقی هم از قصه سهم داشت و نتیجه آنکه مخاطب در حالی به تماشای سکانس‌های مهیج جنگی نشست که پیش‌تر با سریالی داستان‌گو با شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی همراه شده بود و از این‌رو تاثیر لحظات معرکه دوچندان شد.

جایی که رشادت مردان بی‌ادعا در نبردی نابرابر، حس غرور آفرید و در این راه کارگردانی، بازی‌ها، جلوه‌های ویژه، موسیقی، تدوین و... به کمک این ماموریت آمدند. قسمت‌های آخر سریال ادای دین به رزمندگان دوران دفاع مقدس بود و این اتفاق به شکل درست و قاعده‌مند رخ داد. در واقع نویسنده و کارگردان به خوبی از بذری که کاشتند بهره بردند. 

مورد چهارم| بازی‌ها

آرش مجیدی از پس چالش‌های متعدد کاراکتر هاشم با موفقیت برآمد و تصویر جوانی ملموس و با غیرت را بی‌کم و کاست ترسیم کرد. سروش جمشیدی در نقش محسن، رفتار و گفتاری شیرین داشت و حتی در لحظات بحرانی از مخاطب خنده می‌گرفت. اغراق‌های او در خاطره‌گویی اگرچه یک ویژگی آشنا است اما از فیلتر بازیگر عبور کرد و رنگ تکرار نگرفت. در قسمت‌های پایانی فرصت بیشتری به احمد کاوری در نقش فرمانده و هادی دیباجی در نقش حامد قرار گرفت تا خودی نشان دهند. 

بازیگران جوان مثل شیرین اسماعیلی، سارا باقری، سارا توکلی، پونه عاشورپور و میلاد میر‌زایی نیز نشان دادند گزینه‌هایی مطمئن برای نقش‌های سخت هستند. مهدی صباغی مرموز بودن یک نفوذی را باورپذیر ارائه کرد و شیوا خسرومهر در نقش خاله، مهربانی و تحکم را با هم داشت. از بازی خوب علیرضا استادی به عنوان مسئول تعمیرگاهِ جبهه که گاه دچار توهم می‌شد، نگذریم. در مجموع عملکرد بازیگران مقابل دوربین جزو امتیازات «تانک‌خورها» است.

مورد پنجم| پایان‌بندی

سریال می‌توانست بهتر تمام شود اما در نیمه دوم قسمت آخر و بعد از یک نبرد نفسگیر و سکانس‌های شهادت، تصمیم سازندگان این بود تا آرامش را به مخاطب تزریق کنند. شاید اگر ایده دورهمی خانواده در شب عید و ماجرای حافظ‌خوانی، اجرایی بهتر می‌داشت، نتیجه به دل می‌نشست. این بخش از «تانک‌خورها» حکم وصله ناجور داشت و ظاهرا تا اطلاع ثانوی اغلب سریال‌های تلویزیون در پایان‌بندی دچار ایراد و اشکال خواهند بود!




کپی لینک کوتاه خبر: https://tarfandbaaz.org/d/27qp6e

پربیننده ترین




اخبار داغ