مهران رجبی | بینی مهران رجبی

بینی مهران رجبی سوژه شد: نان دماغم را می‌خورم! | مهران رجبی: بینی من انقدر گشاده که مثل بادبان می‌مونه!

همیشه هم گفتم از همین دماغ روزی می‌خورم. با این حال بچه‌هام اصرار داشتن که برای معاینه خدمت شما برسم.
1403/09/19 16:50
کد خبر: 33084
بینی مهران رجبی سوژه شد: نان دماغم را می‌خورم! | مهران رجبی: بینی من انقدر گشاده که مثل بادبان می‌مونه!

مهران رجبی در شوخی جدید خود گفت: "من نان دماغم را می‌خورم، بینی من انقدر گشاده که مثل بادبان عمل می‌کنه!"

مهران رجبی فارغ از بازی روان و شیرین‌اش در اکثر فیلم‌ها و سریال‌ها با یک ویژگی دیگر هم شناخته‌ می‌شود؛ بزرگی بینی.

اگر قرار باشد چند چهره شناخته‌شده هنری با بینی‌های خاص را معرفی کنیم، مهران رجبی، منصور ضابطیان، علیرضا خمسه و یوسف صیادی در مراتب ابتدایی قرار می‌گیرند.

برای همین تصمیم گرفتیم رجبی را به مطب یکی از جراحان بینی کشور در بیمارستان تریتا ببریم و درباره لزوم جراحی زیبایی بینی‌های بزرگ صحبت کنیم.

این گزارشی فانتزی‌ است از حواشی حضور یکی از خوش دماغ‌ترین بازیگران کشور در کلینیک جراحی زیبایی بینی.

هرچند گزارش مکتوب این اتفاق هم خالی از لطف نیست ولی بخش اعظم شیرینی حضور مهران رجبی در مطب، منوط به تصویری بودن ماجراست.

ما هم برای اینکه در این لذت با ما شریک شوید، بخشی از فیلم معاینه را در اینستاگرام مجله منتشر کردیم.

در محیط‌های عمومی خیلی راحت است و برخلاف برخی از سلبریتی‌ها که قدم‌هایشان را تند برمی‌دارند با طمانینه با همه چاق سلامتی می‌کند و اگر پا بدهد به کسانی که رویشان نمی‌شود جلو بیایند، تکه‌ای ظریف می‌اندازد.

کاراکتر مهران رجبی و بداهه‌گویی‌هایش بعضا از اکثر نقش‌هایی که ایفا کرده جذاب‌تر است و ساده‌ترین موقعیت‌ها را طوری اجرا می‌کند که هرقدر هم که عبوس و خشک باشی، یخت را آب می‌کند و یکهو چشم باز می‌کنی و می‌بینی با دهانی که به میزان حداکثری باز شده است، دلت را گرفته‌ای و غش‌غش می‌خندی.

با اینکه ناهار نخورده و از لوکیشن سریال ماه رمضانی «دردسرهای عظیم2» به مطب دکتر آمده است، ولی پرانرژی است و برق نگاه شیطنت‌‌آمیزش تحلیل نمی‌رود.

عکس گرفتن و گرم گرفتن با مردم از برنامه روزانه‌اش است و حتی وقتی روی صندلی انتظار مطب هم می‌نشیند، یک لحظه آرام و قرار ندارد و با خودزنی‌های مدام و شوخی‌های کلامی، فضای سنگین را می‌شکند.

به قول خودش «کثیر الخاطرات» است و در میان هر بحثی یکی از خاطرات دوران کاری‌اش را با حلاوت خاصی تعریف می‌کند؛ «من به جز کانال کولر در همه کانال‌ها هستم.

چند وقت پیش اتفاقی فهمیدم یه سریال پخش می‌شه که من توش نیستم، زنگ زدم و گفتم چرا هماهنگ نمی‌کنید پس؟» البته بعضا خاطرات غیرقابل انتشاری هم تعریف می‌کند که در این مقال نمی‌گنجند!

روبه روی دکتر که قرار می‌گیرد،‌‌‌ همان اول موضعش را مشخص می‌کند که قصد تخریب فونداسیون بینی‌اش را ندارد و صرفا به خاطر اصرار خانواده به اینجا آمده است؛ «آقای دکتر من نه مشکلی با دماغم دارم و نه می‌خوام عمل کنم.

همیشه هم گفتم از همین دماغ روزی می‌خورم. با این حال بچه‌هام اصرار داشتن که برای معاینه خدمت شما برسم. البته ما در بچگی نزدیک سد کرج زندگی می‌کردیم و همش داخل آب شیرجه می‌زدیم.

فک کنم یه بار دماغم به سنگ خورد و شکست.» دکتر که نقطه ضعف را پیدا کرده، سریع می‌پرسد شب‌ها خُر خُر می‌کنید؟ «وقتی طاق‌باز و رو به بالا می‌خوابم، ولی به چپ و راست که می‌‌خوابم، مشکلی ندارم.»

با دهان باز می‌خوابید و شب‌ها احساس خشکی دهان به‌تان دست می‌دهد؟ احساس کیپ شدن بینی چطور؟ «نه خدا را شکر این‌قدر گشاده که کیپ نمی‌شه.

نصف‌اش را هم ببندم، مشکلی پیش نمی‌آد.» دکتر می‌‌خواهد پرستیژ کاری‌اش را حفظ کند، ولی نمی‌تواند جلوی خنده‌اش را بگیرد. پس با این حساب احساس کیپی بینی در چپ و راست هم ندارید؟

«هیچی ندارم دکتر. بعضی وقتا می‌ترسم مگس پر بزنه، بره رو بصل‌النخاعم بشینه.»

  • دماغم مثل بادبان عمل می‌کند

فضا کاملا شکسته شده است و دیگر خبری از صحبت‌های تخصصی و کار‌شناسی نیست و اتاق هر لحظه با تکه‌پرانی‌های رجبی با صدای خنده منفجر می‌شود.

با این حال دکتر دست بر نمی‌دارد و با معاینه بینی آقای طناز، مشکلی را که به دنبالش بوده، پیدا می‌کند. «مشکلات بینی دو قسمت است، یکی انحراف و کجی ظاهری بینی و یکی هم بحث انحراف داخلی است.

بینی شما انحراف از داخل دارد. تیغه یا سپتوم بینی را به دو قسمت تقسیم می‌کند، برای شما به سمت راست قوس پیدا کرده است. به همین دلیل است که وقتی به پهلوی چپ می‌خوابید، خورخورتان زیاد می‌شود.

مادامی که شما مشکل تنفسی ندارید، این قضیه نیاز به جراحی ندارد.» رجبی کمی جدی می‌شود و نشان می‌دهد که موضوع برایش مهم است ولی بازهم لحظه آخر با ارتباط دادن انحراف بینی‌اش به رانندگی، ضربه‌اش را می‌زند؛ «آقای دکتر من که سوار موتور می‌شم و با سرعت می‌رم، یه کمی به سمت راست می‌کشه به خاطر همینه نه؟ فک کنم دماغم مثل بادبان کشتی عمل می‌کنه.»




کپی لینک کوتاه خبر: https://tarfandbaaz.org/d/2lwjp6

پربیننده ترین




اخبار داغ