قتل برادرزن با شلیک 6 گلوله | قاتل فراری غیابی به قصاص محکوم شد
پاییز سال ۱۴۰۱ صدای شلیک چندین گلوله باعث وحشت همسایهها شد. وقتی دقایقی بعد مأموران پلیس به خانه مورد نظر رفتند با جسد خونین مرد ۳۷ سالهای به نام شاهرخ روبهرو شدند.
در اولین گام از تحقیقات همسر مقتول به مأموران گفت: شوهرخواهر شاهرخ قاتل است. خواهر شوهرم چند سالی است که با شوهرش کریم اختلاف دارد و میخواهد طلاق بگیرد. چون شوهرم از خواهرش حمایت میکرد، کریم با او هم بد شده بود. نیم ساعت قبل یک مأمور پلیس زنگ خانهمان را زد و از آیفون گفت احضاریهای از دادگاه آورده، شاهرخ هم جلوی در رفت اما ناگهان صدای شلیک چندین گلوله آمد. وقتی از پنجره نگاه کردم، دیدم کریم به همسرم شلیک کرد و بعد هم با موتور به همراه همان شخص پشت آیفون که خودش را مأمور پلیس معرفی کرده بود، از محل متواری شد.پس از اظهارات همسر مقتول مأموران به ردیابی کریم پرداختند اما دریافتند که وی همزمان با جنایت به صورت غیرقانونی به کشور یونان گریخته است.
در میان اخبار
- زوج جوان شهردار گرگان را با بنزین آتش زدند
- فال تاروت امروز چهارشنبه 19 دی 1403 ویژه متولدین هر ماه| پیشگویی آینده نزدیک با کارت فال تاروت
- امروز نتایج قرعه کشی ایران خودرو اعلام می شود| لیست اسامی منتخبان طرح مادران و خودروهای فرسوده
- وام فوری قرض الحسنه مشاغل خانگی با سود 4 درصد | برای دریافت وام اشتغالزایی به این بانک ها مراجعه کنید
- تشخیص سرطان با تغییرات رنگ ناخن| با نگاه کردن به ناخن های خود میزان سلامتی تان را بسنجید
در ادامه مأموران صاحب موتور به نام بهروز را ردیابی و بازداشت کردند.
بهروز در بازجویی به همدستی با کریم اعتراف کرد و گفت: کریم دوست صمیمیام بود؛ از من خواست تا با پوشیدن لباس پلیس به عنوان مأمور به خانه برادرزنش بروم و او را بترسانم، من هم قبول کردم. اما وقتی شاهرخ جلوی در آمد، کریم به یکباره به او شلیک کرد. من نمیدانستم میخواهد او را بکشد.
از آنجا که متهم به قتل فراری بود، پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه قضات اظهار کردند علاوه بر بهروز که در دادگاه حضور دارد، کریم به صورت غیابی محاکمه میشود. سپس وکیل اولیای دم به جایگاه رفت و از طرف موکلانش درخواست قصاص کرد.
پس از آن بهروز به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه میدانستم دوستم اسلحه دارد اما به من گفته بود میخواهد خانواده همسرش را بترساند.
قاضی از متهم پرسید: لباس پلیس را از کجا تهیه کرده بودی؟
متهم جواب داد: کریم خودش لباس را خریده بود و آن روز به من داد تا بپوشم. حالا هم شرمنده خانواده شاهرخ هستم.
در پایان جلسه قضات کریم را غیابی به قصاص و بهروز را به ۱۰ سال حبس محکوم کردند.