سارق| اموال سرقتی| سرقت

کلکسیون عجیب یک سارق با اموال سرقتی

سارقی که لقب آقای خاص به خود داده بود، با اموال مسروقه برای خود یک کلکسیون درست کرده بود.
1403/11/25 06:00
کد خبر: 93771
کلکسیون عجیب یک سارق با اموال سرقتی

 چندی قبل زن جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانه‌اش خبر داد: شب گذشته خانه نبودم اما امروز که برگشتم، متوجه شدم که سارقان از طریق بالکن وارد خانه‌ام شده و هر چه سکه و دلار داخل خانه بود را به سرقت برده‌اند. سارقان بجز سرقت دلار و سکه، مجسمه چینی که تصویر یک زن بود را هم با خود برده‌اند.

با شکایت زن جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و بازبینی دوربین‌ها نشان می‌داد سه مرد جوان در حالی که چهره‌هایشان را با ماسک پوشانده‌اند از طریق بالکن وارد شده و سناریوی سرقت‌هایشان را اجرا کرده‌اند. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، کارآگاهان با سرقت‌های مشابه در پایتخت مواجه شدند و موضوعی که توجه آنها را جلب کرد، این بود که سارقان علاوه بر سرقت وسایل با ارزش خانه، مجسمه، قندان و حتی قیچی خیاطی را نیز با خود به سرقت برده بودند.

به گزارش ایران؛ بررسی‌ها برای دستگیری اعضای باند ادامه داشت تا اینکه گزارش سرقت از خانه یک طراح دکوراسیون به پلیس اعلام شد. دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد سارقان در مقابل دکه‌ای توقف کرده و یکی از آنها با خرید سیگار، ماسکش را کنار زده و سیگارش را روشن کرده است. با همین سرنخ تصویر یکی از سارقان شناسایی و زمانی که با تصاویر آلبوم متهمان سابقه‌دار اداره آگاهی تطبیق داده شد، منوچهر را شناسایی کردند. با دستگیری منوچهر، دو همدست دیگرش نیز شناسایی و دستگیر شدند. در بازرسی از خانه متهم، کمدی پر از اموال مسروقه از قندان گرفته تا قیچی و مجسمه پیدا شد.

گپ کوتاهی با آقای خاص

 چرا به تو می‌گویند آقای خاص؟  برای اینکه سرقت‌هایم خاص است. وقتی وارد خانه‌ها می‌شدیم تا سرقت کنیم هر وسیله‌ای که چشمم را می‌گرفت از خانه برمی‌داشتم و آن را در کلکسیونم می‌گذاشتم.
 شگرد سرقت‌هایت چه بود؟  آنها هم با یکدیگر فرق دارد. مثلاً خودم را خونی می‌کردم و شبیه آدمی که زخمی شده جلوی ماشین‌ها را می‌گرفتم. راننده هم تصور می‌کرد که من زخمی هستم اما بعد از طی مسافتی با تهدید چاقو راننده را خفت می‌کردم. در یک سری از سرقت‌هایم هم ، عروسک دستم می‌گرفتم طوری که به نظر برسد بچه است و بعد به بهانه اینکه بچه‌ام حالش بد است راننده‌ها را می‌فرستادم برای خرید دارو و خودم پشت فرمان می‌نشستم و ماشین را سرقت می‌کردم. خلاصه سعی می‌کردم شگردهایم خاص باشد.
 چرا سرقت می‌کنی؟  برای اینکه همیشه تحقیر می‌شدم. از بچگی پدرم تحقیرم می‌کرد و می‌گفت تو عرضه هیچ کاری نداری، بزرگتر که شدم دوستانم به من می‌گفتند دست و پا چلفتی هستی. برادرم درس خواند و دکتر شد، من هم دنبال رفیق‌بازی بودم. تا اینکه تصمیم گرفتم کاری کنم که با همه متفاوت باشم.
 چند تا سابقه‌ داری؟  این پنجمین بار است که بازداشت شده‌ام، دلم می‌خواهد آخرین بار باشد، اما کلی رد مال دارم و به کسی که سابقه‌دار است، جایی کار نمی‌دهند.




کپی لینک کوتاه خبر: https://tarfandbaaz.org/d/3zpy6b

پربیننده ترین




اخبار داغ