«پایتخت 7»| چرا نقی معمولی دیگر آن نقی معمولی نیست؟
نقی معمولی در ابتدا یک گچکار ساده بود و داستان «پایتخت» روایت زندگی یک خانواده معمولی ایرانی بود که در تهران دست و پا میزدند. اما با گذشت زمان و در فصول جدید، این شخصیت دچار تحولاتی شد که تا حدودی باعث فاصله گرفتن از هویت اولیه آن گردید. در فصل چهارم و پنجم، سفرهای خارج از کشور به داستان اضافه شد، مواجهه با داعش و مسائل دیگر به این تغییرات دامن زد.
محسن تنابنده که در سال 98 اعلام کرده بود دیگر با تلویزیون همکاری نمیکند، در نهایت فصل ششم و هفتم «پایتخت» را تولید کرد. در همین حین، تلویزیون ایران در دوران مدیریت جدیدش، بیشتر به دنبال ایجاد فضاهای ایدئولوژیک در برنامهها بود و این موضوع به صراحت در سریالها مشهود بود. اما آنچه در نهایت باعث تغییر حس سریال «پایتخت» شد، این بود که همه چیز حول دستمزدهای بالای بازیگران، آگهیها و منافع مالی میچرخید و دیگر دغدغههای اصلی نقی معمولی و سایر شخصیتها آنطور که باید، احساس نمیشد.
با وجود اینکه هنوز مخاطبان زیادی پای تلویزیون مینشینند تا به تماشای «پایتخت» بنشینند، اما این سریال دیگر آن حس صمیمیت و واقعگرایی اولیه را ندارد. قسمتهایی از داستان اکنون به شدت فانتزی شدهاند، مانند شهابسنگی که به زمین برخورد کرده یا بیماری میمونی که بهتاش فریبا را تحت تاثیر قرار میدهد. این تغییرات به نوعی حاکی از آن است که دیگر نه تنها نقی معمولی به آن شخصیت ساده و واقعی گذشته تبدیل نشده است، بلکه خود سریال به سمت یک فضای فانتزی و تجاریتر حرکت کرده است.
در میان اخبار
- نظر جالب نرگس محمدی درباره زندگی مشترک با علی اوجی
- لیلا اوتادی: گوشیم همه جا همراه منه حتی با خودم حموم هم میبرم
- نگاهی به خانه ابدی گُلباران شده امین تارخ هنرمند جوان پَر پَر شده
- کیک تولد دختر بابک جهانبخش؛ خرگوش صورتیای که دل مهمونا رو برد!
- از فرش ایرانی تا نعلبکی عتیقه؛ خانه مینا مختاری موزهای از زیباییست!
این تغییرات بهویژه پس از درگذشت خشایار الوند، نویسنده اصلی مجموعه، بیشتر نمایان شد. به گفته برخی، این فقدان باعث شد که نویسندگان جدید نتوانند همان تاثیرگذاری و ارتباطی که مخاطب با سریال داشت، به درستی حفظ کنند.
پایتخت، تجاری یا هنری؟
در سالهای اخیر، «پایتخت» به یک برند تجاری تبدیل شده است. این که آیا نویسندگان و بازیگران همچنان همان انگیزه اولیه را دارند یا خیر، سوالی است که ممکن است ذهن مخاطب را درگیر کند. همانطور که مسعود فراستی در نقدی درباره آثار مجید مجیدی گفت، وقتی یک هنرمند طبقه اجتماعیاش تغییر میکند، دیگر نمیتواند همان ارتباط حسی که قبلاً با مخاطب داشت، ایجاد کند. شاید پایتخت نیز با تغییرات مالی و تجاری خود دیگر نتواند آن حس واقعی و دلگرمکننده را به دست آورد.
در نهایت، صدا و سیما و تنابنده همچنان در تلاشند تا مخاطب را جذب کنند و در این مسیر، «پایتخت» با تمام فراز و نشیبها، همچنان از پخشکنندگان بزرگ تلویزیون است. اما آیا این روند میتواند دوام داشته باشد؟ باید دید که فصول جدید این سریال چگونه ادامه مییابد و آیا هنوز هم آن شادابی و جذابیت اولیه را خواهد داشت یا خیر.